روزهای یک دخترک
روزهای یک دخترک

روزهای یک دخترک

برف

سلام....

خدایا مرسی 

من عاشق برفم...

با پسر خواهر جانم کمی خیابون گردی و کلی برف بازی کردیم... عملا من گلوله  های برف پرتاب می کردم رو طفلی ,اونم می گفت بزن خاله جان  من خسیس نمیشم و بدم نمیاد...و گلوله های برفی خودش میزد رو درختا ....

خدا کنه  تا صبح بباره...

×روز حسابدار مبارک..مرسی واقعا از همه عزیزانی ک  تبریک گفتن ممنون م.اصن شرمنده..من چطور و چگونه جبران کنم؟

**********

می خواستم کمی...

فقط کمی !

دوستت داشته باشم ....

از دستم در رفت....

عاشقت شدم....

#احمد شاملو

نظرات 1 + ارسال نظر
Itext دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 01:04

حالا اون بنده خدا بچه اس یه چیزی گفت .... شما باید بزنی؟!؟؟!
تا صبح برف بیاد که نسل ایرانی جماعت منقرض میشه :D
یه بارون میاد مملکت بهم میریزه
روزحسابدار مبارک :)

اری باید بزنم و کلی حال داد
ان شاالله نمیشه..
تا الان که داره میاد
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد