روزهای یک دخترک
روزهای یک دخترک

روزهای یک دخترک

سلام 

بدنم درد می کنه و حسابی کلافه م کرده 

چرا آدم نمیشم همش خسته م کار خاصی نمی کنم ...

هیچ و هیچ

خوابم نمیبره.

کنار گوشم صدای خروپفش میاد و هی دلم میخواد بیدارش کنم:)))

برای عصر برنامه دورهمی دخترعموها رو ریختم و همشون اومدن ای بدک نبود ،بعد رفتنشون گرفتم خوابیدم ک نتیجه شد کسلی  کل شب و بی خوابی الان 

مامان همچنان حال روحی ش و جسمی ش خوب نیست و من ناراحت این موضوع م:(((

ی حالتی بین ناراحتی عصبانی دپرسی دارم

با دوستام هم رفتم نمایشگاه کتاب چن دونه کتاب خریدم:*

همین دیگرررر هیچ و هیچ و هیچ

سلااام

*دو س تا آزمون استخدامی هست ک همه میگن شرکت کن ،دلم نمیخواد شرکت کنم  متنفر از این آزمون هااا

**مامان شاکیه از من ک چرا تند تند نمیرم خونشون :-(

این تنها برای خودم بودن دوست دارم راضی م ی کرختی و بی حسی خاصی بدون هیچ هیجانیییی،همینطوری آروم......

کتاب میخونم ،فیلم میبینم شام و ناهارم میذارم و زندگی ک خودم دوست دارم می کنم.....

***البته بعضی موقع ها فکر این ک هیچ کار مثبت ک جنبه مالی داشته باشه نمی کنم عصبانی م می کنه:(