روزهای یک دخترک
روزهای یک دخترک

روزهای یک دخترک

پذیرش ،مرحله مهم و اساسی در  زندگیه

آنچه اتقاق افتاده باید میفته 

**عصبانیت تمام وجودم گرفته از اتفاق مدرسه


هفته پر کادویی داشتم از دانش آموزانی که واقعا دوستم داشتن،و خوشحالم براش

معاون پرورشی متولد ۷۹ واقعا رو مخ من هست و عصبی م می کنه!

بچه ها رو پیک‌نیک نصف روزه بردیم شهربازی که سخت گذشت!

×خرداد شلوغی داریم چون مدرسه ما حوزه تحصیح و من مجبورم تا شش عصر بمونم مدرسه...

از خودم ناراحتم

یک سری رفتار هایی تو محیط کار دارم که خیلی اذیت کننده شده برام

پیش از حد صمیمی میشم 

و کمی هم چه عرض کنم زیاد بدون فکر حرف میزنم  که باعث دلخوری و دلگیری ممکنه بشه...

باید اصلاح کنم .

یادم بمونه هفته معلم و حرف هایی که نباید گفته میشد!

چهارشنبه ۱۲ اردی بهشت بچه ها رو بردیم اردو انزلی که خوب و خوش گذشت.