ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام
این مدت نیومدم بنویسم چون چیزی واسه گفتن نیس...تکرار مکررات..
همون تنهایی
همون رفتن روزا....
البته سر ی موضوعی کلی غصه خوردم...ک نتیجه ش شد ی هفته مداوم خواب...
وقتی پر از غصه م میخوابم...
خواب داروی خوابی برای غصه نخوردنم...
سلام
مادر جان دلم با دوستاش رفتن مشهد و منو پدری خونه ایم.
روزا خیلی کند تر میگذره وقتی مادر جان دلم خونه نیست....
*
ﺑﺎ ﻋﻄﺮ ﺗﻮ
ﺩﺭ ﯾﮏ ﺍﺗﺎﻕ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩﺍﻡ
ﺍﯾﻦ ﻋﺬﺍﺏ ﺭﺍ
ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﯽ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﯽ! ...
#ایلهان_برک
*
. میدانى چیست.....!
یک وقت هایى باید خودت را به بیخیالى بزنى...
بیخیال تمام ادم هایى که دوستت ندارند!
بیخیال تمام کار هایى که مى خواستى بشود...ولى نشد!
بیخیال تمام رکب هایى که خوردى!
بیخیال هر کس که امروز وارد زندگیت شد و فردا رفت!
بیخیال تلاش هاى بى نتیجه ات...،دوست داشتن هاى بى ثمر ات!
وقتى کسى دوستت ندارد اصرار نکن!
وقتى کسى برایت وقت ندارد خودت را به زور در برنامه هایش جا نده!
وقتى کسى نمى خواهد تو را ببیند پا پیچش نشو!
زندگى همین است!شاید تو براى همه وقت بگذارى ولى قرار نیست همه دوستت داشته باشند و برایت وقت داشته باشند......
شاید بهانه هایشان براى فرار تو را قانع نکند....ولى به قول سموئل_بکت:
"گاهى فقط باید لبخند بزنى و رد شوى...بگذار فکر کنند نفهمیدى...!
drahmadhellat
سلام
با مادر جان دلم بحث،کردم....
بعد نشستم زار زدم که چه رفتاری دارم با مادرم و مث چی پشیمون شدم.....
سلام
خوبین ؟؟
این چند روز تو اینستا عکس شله زرد دیدم و بد جور هوس کردم ومنتظر بودم کسی تو این ایام بپزه و برای ما هم بیاره و اما دریغ...هیچ شله زردی در چند کیلومتری خونه ما پخته نشد
در نتیجه خودم دست ب کار شدم ب مادر جان گفتم واسه سوم امام نذر شله زرد دارم..نذر نداشتم ،اما دلم میخواست که...
مادر جان من اصولا پایه نذرو...اینجور ماجرا هاست...
و اینجور شد ک من و مادری شله زرد پختیم...
خدا قبول کنه...
+اینم عکسش