از صبح برق رفته من و همکار داریم میحرفیم ...
حوصله م سررفته....
هنوز پسرای خزیی یافت میشن ک زل بزنن:/
چی نصیبشان میشه؟؟؟؟
سر گیجه هام دوباره شروع شدن آزمایش هم کم خونی نشون میده..
اصلا حوصله ندارم
دیشب باز کلی فکر و خیال و....
بیخیال باید بشم :-\
حالم طوری ک با اهنگ های حامد همایون توانایی گریه دارم:/
سرطان نفهم ی حرفی درباره من زده ک حاضرم خودم دارش بزنم....ازش متنفرم
خدایا منو میبینی دیگ....
خدایا این روزا ی سخت ب حساب چی بزارم؟؟؟؟
از این می ترسم :
زود بمیرم و امیرعلی یادش نمونه ک عمه ش عاشق بود و خیلی دوستش داشت :'(
آزمایش دادم ...
سلام صبح بخیر .
درس امر وز:همیشه فرصت های زندگی مون با دست دست کردن ،گذشتن وقتش از دست می دیم :-D بله!!!!
باید ی ربع دیگ سرکار باشم هنوز راه نیفتادم:O
جمعه بابت سرگیجه ها م رفتم دکتر ،ازمایش نوشته باید برم ازمایش بدم :-(
هوا یهو گرم شده چرا؟؟؟
امان از سرگیجه ک ول کن من نیست....:-\:'(
دومین روز بارونی ک صبح با صداش بیدار شدم.
آزمایشی چن روز میرم سرکار....
خدا بخیر کنه :-D
اولین روز بارونی پاییز...
با بچه ها رفتیم فروشنده دیدیم.
پیش خواهری بودم این دو هفته رو براش لحاف دوختم با چهل تکه...
مادری برام دستبد خرید :-) :-)