ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
اصن خوشیا جوونی پیشکم ،میشه چشمام ببندم باز کنم ی خانوم 35،باشم،فقط غصه ی این روزا نچشم...
هیچ کس چرا منو درک نمی کنه...
میگن خب خونه پدری هستی کم و کسری نداری،زندگیتو کن...
نمی دونن که فقط...
فقط دل من عاشقی میخواد ،هیچ جوره کناره نمیاد،
دل من دلشوره نرسیدن می خواد
دل من دلتنگی می خواد
به نظرم دل من یه کم دیر ب فکر افتاده......
ما آدم ها خیلی عجیبیم
یا دوست داریم این روزهای ملالت بارمون بگذره و چشم باز کنیم تا بشیم یه بالغه آدم، یا به اون سن می رسیم و حسرت روزهای رفته داریم
به نظرم علاجش فکر نکردنه، اینکه به سن و پیری و جوونی فکر نکنی، از سن بدم میاد که انقدر محدود می کنه آدمو، دلم هوس کتونی پوشیدن و کوله انداختن داره اما خجالت می کشم، نه از بقیه هاااا، فقط از خودم، شاید خودمون بیشتر از همه مقصریم
الهی....
همیشه همینطوره
محدود کردن خودمون ب سن و سال
خوش باشین
سلام عزیزم
نبینم ناراحت باشی
خوب گلم به کلاس ورزشی برو
یاحتی هنری
کلاس زبان
خودت سرگرم کن
سلام....
سعی می کنم ک سرگرم بشم......