روزهای یک دخترک
روزهای یک دخترک

روزهای یک دخترک

خواهر بزرگه سر ی موضوعی از من ناراحت بود 

رفتم خونشون و کلی دلم شکست و کلی گریه کردم 

دستم واقعا میلرزید و فوران اشک،

 و گریه که تمومی نداره  و دلی که شکسته 

همین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد