روزهای یک دخترک
روزهای یک دخترک

روزهای یک دخترک

امر وز قراره بعد از ظهر بمونم دفتر،یعنی در هفته یکشنبه و سه شنبه ها  دو شیفت دفترم.

ناهار جوجه سفارش،دادم به به....روز اولی خودم تحویل بگیرم

کلی در حال خوش گذرونیم....

همکار من دوباره فال گرفت تلفنی ....ماهی چ قد پول فال میده این دختر ....(قبلا هم گرفته بود تلفنی،ی بار م حضوری رفته بود)

منو ترغیب میکنه ک بیا تو هم فال بگیر،گفتم واس من اگه بگیره میگ هیچی نیست خانم ی کم فعال باش....

+دیشب یازده شب رفتم بخوابم تا دو س شب،همش فکر و خیال .از ناراحتی زیاد فکم درد گرفت.....

آها یادم رفته بگم ک سرطان(دیگ اسمش شده،بهتر شده واذیت نمی کنه)ی ماهه رفته سرکار ی شهر دیگ موقع اومدن واسه من کیف سوغاتی گرفته......

قراره کاغذ دیواری خونه رو عوض کنیم.....

عوض سه ماه ننوشتن دراوردم، :-D

شاااااد باشیم!!!!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد