روزهای یک دخترک
روزهای یک دخترک

روزهای یک دخترک


تمام کارهایی که واسه پیدا کردن خودم بهم کمک می کنن رو انجام دادم.

بهترین عطرم رو زدم، لباسی که دوست دارم رو پوشیدم، به آن خیابان همیشگی رفتم و زیر باران پیاده روی کردم، بعد از اون به خونه برگشتم، برای خودم قهوه دم کردم، آهنگ مورد علاقه ام رو بارها گوش دادم و لا به لای کتاب ها و نوشته ها و مکتب های مختلف دنبال خودم گشتم، اما هیچ کدوم از اون ها دیگه کارایی گذشته رو نداشتن.

حس و حالی که من دارم اسم خاصی نداره و تو هیچ مکتبی قرار نگرفته، حسیه بین تنهایی و بی کسی.

اگه می تونستم از این گمشدگی خلاص شم، بدون شک بی کسی رو انتخاب می کردم...


بی کسی خیلی صادقانه تره، اما تنهایی نه...!!!

 تنهایی مدام فکرش می افته به جونت 

که شاید کسی از راه برسه!


نظرات 1 + ارسال نظر
بهامین یکشنبه 17 مرداد 1395 ساعت 07:34 http://notbookman.blogsky.com/

الهی عزیزم
امیدوارم حال دلت خوب بشه عزیزم

فدات

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد