روزهای یک دخترک
روزهای یک دخترک

روزهای یک دخترک

سلام

از اینکه مادر و خواهر خواستگار محترم اول بیاد خونه دختر ببینه  متنفرم

وای چه قد حس بدیه!!! این دیدار،حس کالا بودن ب آدم دست میده ک انگار اومدن ببینند ک ی موقع،خط وخشی نداشته باشه یا چه بدونم چی...ومحبوری ی لبخند بزنی که از هر چی زهرخند بدتره

و پر ازحس مسخره بودن،انگار در قرن دقیانوس یم...

امان از این جور موقع ها ک من هاپووووم هاپوهااا

######################

سه شنبه

چرا تلخ و بی حوصله؟

سه شنبه

چرا این همه فاصله؟

سه شنبه

چه سنگین،

چه سر سخت،

فرسخ به فرسخ

سه شنبه

خدا کوه را آفرید...

#قیصر_امین_پور


نظرات 5 + ارسال نظر
koohyar جمعه 25 دی 1394 ساعت 14:00

ای بابا
چه دل خجسته ای دارن مردم
آخه این چه راه شناخت پیدا کردنه؟
عملا بی احترامی میکنن

بله

آنا جمعه 25 دی 1394 ساعت 10:51 http://aamiin.blogsky.com

وا از رو لباس چطور بفهمند خط و خشی داری یا نه؟! مادرشوهرهای قدیمی کارکشته تر بودند. می رفتند حمام عمومی!

آره
ولی کلا از این رسم متنفرم

بهامین چهارشنبه 23 دی 1394 ساعت 19:54 http://notbookman.blogsky.com

سلام عزیزم
مبارک باشه گلم
منم این رسم را دوست ندارم

سلام عزیزم
خبری نیست فقط اومدن دیدن

خاتون چهارشنبه 23 دی 1394 ساعت 15:20 http://bakhtekhabaloodeman.blogsky.com

سلام
مهر بانووووو مبارکه مبارک.
مهربانو باید برقصه از خواستگار نترسه
بابا انقدر سخت نگیر.خو اول باید به دل مادر شوور بشینی دیگه.

چشم خاتون جان

koohyar سه‌شنبه 22 دی 1394 ساعت 23:48

سلام.
خیلی عجیبه... فک میکنم چند وقت پیش دیدم همین پست رو
خیر باشه انشاالله!
البته یادمه همون زمان هم برات نوشتم با آدمای این چنینی وصلت نکن
اگر مثل خودتون بودی میتونستی. ولی فرق داری باهاشون
برات راحت نیست زندگی با اینجور آدما

سلام
اولین پست من در رابطه با این موضوع چون امروز اتفاق افتاده....
هنوز آقای خواستگار رو رویت نکردم تا ببینم چطورن!!!!!تا وصلت کنم یا نه
مگه من چطوریم؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد