روزهای یک دخترک
روزهای یک دخترک

روزهای یک دخترک

وقتی چشمت ی پالتو قشنگه گرفته و دوستش داری ولی  چون کوتاه و ممکنه ی ادم ناحسابی ب گناه بیفته ،از نمی دونم چی ....و مادریت میگه نع،نمیشه بخریش

و من مث بچه های دو ساله لج می کنم  

لج می کنم از این همه مسخرگی...

لج می کنم ک برای خرید لباسم باید حواسم ب چشم و هوس یکی دیگه باشه....

دلم گریه میخواد....

*******

ببیـــن!

سراغ مرا هیچ کس نمیگیرد

مگر که نیمه شبی،

غـــصه ای، غـــمی، چیزی

#مهرداد_نصرتی

❣ 

نظرات 3 + ارسال نظر
آنا سه‌شنبه 24 آذر 1394 ساعت 15:00 http://aamiin.blogsky.com

توی دل آدم می مونه. من هنوز بعد از بیست سال چشمم دنبال اورکت قرمزیه که دوستش داشتم و نشد.

اوهوم

itext سه‌شنبه 24 آذر 1394 ساعت 14:01

عجب بیخیالی که همچنان غر میزنه

خب همین نخریدنم میشه بیخیالی

Itext سه‌شنبه 24 آذر 1394 ساعت 00:58

پالتو رو بیخیال ... سعی مامان رو اذیت نکنی ...

بیخالش شدم،ولی هنوز غرغرام هست،دوستش داشتم خب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد