ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام این روزاخیلی شاد داره میگذره و خوشحالم
با پسر خواهر جان حسابی خوش گذرونیم فقط حسابی گیره!!! که باعت فحش دادن من بهش شده وحقشه چه معنی میده پسرخواهر جان سه سال کوچیکتر به خاله ش امر و نهی کنه چی بپوش و نپوش کنه
وبعد از هر بار فحش دادن و دعوا کردنش :
من:ناراحت شدی ببخشید دوست داشتی اینجا نمیومدی...دوست داشتی بری خونه تون
پسر خواهر حان :نه بابا ...
ولی میدونم بعضیا موقع ها در حد مرگ دقش میدم و حرص میخوره
+دندونم اورتودنسی کرده بودم که دیروز بازشون کردم حس میکنم چیزی تو دهنم خالیه...باخره دو سال و نیم در دهانم مبارک بودن
+میخواستم عکس دندونم قبل و بعد اورتدنسی بزارم ...که حسش نیس
**در روز یکی دو ساعت معارف و ادبیات میخونم برای آزمون آموزش پرورش...میدونم کم میخونم ولی همین که میخونم خوبه...