ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام یه ادم چ قد میتونه بی منطق باشه واحساسی فکر کنه
مث خواهری من که هزار بار اون اقای ب اصطلاح برادر دلش شکونده به پدری و مادری بی احترامی کرده و..
یازم میگه دوسش دارم و داداشم
من بهش میگم خریت کردن,دوست,داشتن هم چنین ادمی
آدمی که به نظر من مث ی گربه بی چشم رو ک قدر محبت نمیدونه خریت کردنه...
واین جور ادم باید از زندگیت بندازی بیرون تا نمبینش تا بتونی بدون دغدغه زندگی کنی
حال اقاامسالی افتاد تو دوره نماز و روزه فک کرده علامه شد ه بعد از سی و اندی سال آدم شده برای من
(حرف های قلبمه شده دراعماق دلم,میدونم که اصن به من ربطی نداره بین خودش و خداش) ...
متنفرم ازش
وقتی درباره ش مینویسم خونم ب جوش میاد ولی,خا ی جور تخلیه روانی هم هست این روزا ندید
میگرمش,فک,میکنم همچین موجودی نیس ولی هست و داره با زراش رو مغز و اعصاب من رژه میره ..
×اعترافات من
میدونم الان خدا میگه شما دخالت نکن تو پذیرفتن و نپذیرفن عبادت اون و آدم شدنش...ولی به نظر من عبادتش تو سرش بخوره ...(نظرمن هم تو سرم بخوره عایا؟)
میدونم زیاد ی غر میزنم خب اینجا برای غر زدن منه
روزای خوبی دارم اگه اون نباشه بهتر و عالی تر میشه
+التماس دعا
برای هممون ارامشش رو دعا کنم.
من یکی رو میشناسم، چهل و خورده ای سال هر کاری خواست کرد . . .
وقتی برشکست شد، و همه تنهاش گذاشتن، دید که کسی جز خدا نیست که به حرفاش گوش بده،
خدا رفیق تنهاییش شد...
کم کم شروع کرد به نماز خوندن، روزه گرفتن...
حتی اصول نماز و روزه رو هم نمیدونست...
ولی خوند ... وگرفت...
بهرحال فکر میکنم خدا روخودش پیدا کرد...
و این ارزش داره...
----
غر هایا اعترافات شماروو شنیدم...
خوبه که خالی میشین...
سعی کنید خودتونو جای اون بذارید... ببینید شاید بدتر از اون بشید. . .
محتاجیم به دعا .
موفق و پیروز باشید
اینکه بقیه رو دق بده یعنی همه رو دق بده استثنا هم نداره
کسی از اعمال و رفتارش راضی نباشه ...
و ادعا کنه من نماز میخونم روزه واز همه بهترینم و ...
حق الناس که خدا هیچ وقت نمیبخشه
حالا شاید خدا با حق خداش یه جور کنار بیاد
بنویس تا تخلیه شی عریرم
تخلیه میشم داداش جان جانا